۱۳۸۶ بهمن ۲۰, شنبه

بشنو از نی ......

بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
چفت بدحالان و خوش حالان شدم
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من